خرمن کردنلغتنامه دهخداخرمن کردن . [ خ ِ / خ َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد خرمن کردن . دسته های گندم را کنار هم چیدن و آماده برای خرمن کردن . || تل کردن . توده کردن . کپه کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).