ترجمه مقاله

خرمیة

لغت‌نامه دهخدا

خرمیة. [ خ ُرْ رَ ی ی َ ] (اِخ ) طایفه ای از اهل تناسخ و اباحت که گویند ابومسلم خراسانی هنوز زنده است . (منتهی الارب ). محمِّرة. مبیِّضة اصحاب تناسخ و اباحة. خرم دینان . (یادداشت بخط مؤلف ). این گروه اصحاب تناسخ و اباحه اند و همان فرقه ٔ سبعیه اند. (از کشاف اصطلاحات فنون ). رجوع به سبعیه شود. امام ابوجعفر احمدبن علی المقری البیهقی در تاج المصادر در ذیل کلمه ٔ تخرّم گوید: الخرمیة، اصحاب التناسخ و الاباحة. (یادداشت بخط مؤلف ). ابن الندیم خرمیه را چنین شرح می دهد: خرمیه بر دو صنفند یکی خرمیه ٔ قدیم که آنان را محمره نیز می گویند و در نواحی جبال میان آذربایجان و ارمینیه و شهرهای دیلم و همدان و اصفهان و بلاد اهواز پراگنده اند و اینان در اصل مجوس بوده سپس دین نو گرفته اند و هم این طایفه اند که نام لقطه دارند و رئیس آنان مزدک مشهور است و این مزدک بروزگار قبادبن فیروز بودو انوشیروان او و پیروان او را بکشت و اخبار او را بلخی در کتاب عیون المسائل و الجوابات شرح داده است .صنف دوم خرمیه معروف بخرمیه ٔ بابکیه اند و رئیس آنان بابک خرمی است و پیروان او، او را خدا می دانستند و او در مذاهب خرمیه قتل و غصب و جنگ و مثله اندرآورد در صورتی که خرمیه ٔ قدیم این امور نمی شناختند. (الفهرست ابن الندیم ) . رجوع به بابک خرمی شود. عباس اقبال درباره ٔ آنها چنین می آورد: خرمیه یا خرم دینان یا بابکیه یا محمره اصلاً نام اصحاب بابک خرمی است که در عصر مأمون خروج کرد و بدست افشین سردار معتصم دستگیر و مقتول شد. چون بعضی از مقالات بومسلمیه و اسماعیلیه و غُلاة بمعتقدات این فرقه شبیه بوده ایشان را هم مخالفین به این اسم می خوانند. (خاندان نوبختی ص 254). برای اطلاع بیشتر به ملل ونحل شهرستانی ص 113 و 132 و تبصره ٔ ص 432 و الفرق بین الفرق ص 32 و تلبیس ابلیس ص 109 و 112 رجوع شود.
ترجمه مقاله