ترجمه مقاله

خرم باش

لغت‌نامه دهخدا

خرم باش . [ خ ُرْ رَ ] (اِ) پرده دار. حاجب . در اطراف شاه [ بزمان ساسانیان ] درباریانی بودند دارای القاب و مناصب عالیه از قبیل دربذ یا رئیس دربار، تگربذ که منصب او شبیه گراندمتر دربار بود، شخص دیگری اندیمان کاران سردار (یا سالار) یعنی حاجب بزرگ و رئیس تشریفات لقب داشت ، و پرده دار را خرم باش میگفتند. (ایران در زمان ساسانیان کریستن سن چ 2 ص 417).
ترجمه مقاله