ترجمه مقاله

خرم روی

لغت‌نامه دهخدا

خرم روی . [خ ُرْ رَ روی ْ ] (ص مرکب ) خوشروی . بشاش :
غلام روی آن ماهم کز او گشتم خوش و خرم
که خوش لب عذرخواهی بود و خرم روی دلخواهی .

امیرمعزی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله