ترجمه مقاله

خره ٔ اردشیر

لغت‌نامه دهخدا

خره ٔ اردشیر. [ خ ُ رِ / خ ُرْ رِ ی ِ اَ دِ ] (اِخ ) یک حصه از پنج حصه ٔ فارس است . (از برهان قاطع). در حاشیه ٔ برهان قاطع آمده است : خره ٔ اردشیر، این کوره ٔ اردشیر خوره منسوب است به اردشیربن بابک و مبداء بعمارت فیروزآباد کرده ست .(فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 132 ببعد). نام شهری بوده از بناهای اردشیر که بهمن بن اسفندیار باشد. (از برهان قاطع). نام شهری آبادان کرده ٔ اردشیر و اردشیر نام بهمن اسپندیار بود. (از شرفنامه ٔ منیری ) :
که اکنون گرانمایه دهقان پیر
همی خواندش خره ٔ اردشیر.

فردوسی .


ز پرمایه تر هرچه بد دلپذیر
همی تاخت تا خره ٔ اردشیر.

فردوسی .


یکی خواندم خره ٔ اردشیر
هوا خوشگوار و بجوی آب شیر.

فردوسی .


کس آمد سوی خره ٔ اردشیر
که آید بدرگاه هرمزد پیر.

فردوسی .


ترجمه مقاله