خریج
لغتنامه دهخدا
خریج . [ خ ِرْ ری ](ع ص ، اِ) شاگرد تعلیم داده شده و آزموده شده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). شاگرد ماهر و فائق بر اقران در علم و هنر. (یادداشت بخط مؤلف ). یقال : هو خریج فلان . || شاگرد رسیده به مقام لازم . (یادداشت بخط مؤلف ).