خر بر بام کردن
لغتنامه دهخدا
خر بر بام کردن . [ خ َ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از وضعشی ٔ علی غیر ما وضع له است . (آنندراج ) :
هزاران خر زمانه برد بر بام
ولی یک یوسف از چه برنیارد.
گره در کار انداختن و مشکلی فراهم کردن .
هزاران خر زمانه برد بر بام
ولی یک یوسف از چه برنیارد.
کلیم (از آنندراج ).
گره در کار انداختن و مشکلی فراهم کردن .