خزانگی
لغتنامه دهخدا
خزانگی . [ خ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به خزانه یعنی چیزی که خاص و ممتاز بپادشاه باشد. (ناظم الاطباء).
- ترانه های خزانگی ؛ مراد از ترانه های خاص که شاه آن را یاد دارد و می سراید و یا آنکه آن را پادشاه تصنیف کرده است . (از آنندراج ).
- ترانه های خزانگی ؛ مراد از ترانه های خاص که شاه آن را یاد دارد و می سراید و یا آنکه آن را پادشاه تصنیف کرده است . (از آنندراج ).