خسته خرلغتنامه دهخداخسته خر. [ خ َ ت َ / ت ِ خ َ ] (نف مرکب مرخم ) آنکه درصدد خریدن چیزهایی است که صاحب آن درمانده و از این رو به ثمن هر چه بخس تر فروشد. (یادداشت بخط مؤلف ).