ترجمه مقاله

خسروی

لغت‌نامه دهخدا

خسروی . [ خ ُ رَ ] (اِخ ) نام وی ملا محمد افندی است و او یکی از اعاظم علمای عثمانی است که به مقام مشیخت اسلامی عثمانی رسید. پدرش فرامزر از رومیان و بقولی فرانسوی است . او در نزد برهان الدین حیدر هروی و سایر علمای اعلام تحصیل علوم کردو سپس در مدرسه ٔ شاه ملک ادرنه و بعد مدرسه حلبی به تدریس و افاده پرداخت . در سال 832 هَ . ق . یعنی زمان سلطان مرادخان ثانی قاضی عسکر شد و به این مقام بود تا آنکه سلطان محمدخان ثانی جلوس کرد و او را بر این شغل نگاه داشت ، و چون اسلامبول فتح شد و مدرسه و مسجد ایاصوفیه را بساختند در آن مدرسه به تدریس و افاده مشغول گشت و بعد از فخرالدین عجمی مشیخت اسلامیه به او واگذار گردید و مدت 20 سال بر این مقام عالی تکیه زد تا آنکه در سال 885 هَ . ق . درگذشت . و نعش او رابه بروسه بردند و در آنجا دفن کردند او مساجد متعددساخت و از فقهای بزرگ عثمانی بود او کتاب «درر» را در فقه نوشت و سپس شرحی برآن نگاشت بنام «غرر» او برمطول تفتازانی و کتاب تلویح در اصول و تفسیر بیضاوی شروحی نوشت . او شعر نیز می گفت و این بیت از اوست :
بو چشمم چشمه سارینک عجب طورماز آقاریاشی
مگر وار ایسه اول عینک بلا طاغنده درباشی .

(از قاموس الاعلام ترکی ج 3).


ترجمه مقاله