ترجمه مقاله

خسنده

لغت‌نامه دهخدا

خسنده . [ خ َ س َ دَ / دِ ] (اِ) هوام و خشنده مانند مگس و پشه و جز آن و این طایفه از جانوران کوچک را که بزبان علمی فرنگ «انسکت » می گویند دارای فقار نیستند و نوعاً بدن آنها سه جزء دارد یکی سر و دیگری سینه و سومی شکم . (از ناظم الاطباء). هوام که مگس و پشه و امثال آن باشد. (از برهان قاطع) .
ترجمه مقاله