ترجمه مقاله

خشت باد

لغت‌نامه دهخدا

خشت باد. [ خ ِ ] (اِ مرکب ) بادزن کلان که به حلقه های سقف وغیره آویزند و این در ولایت هندوستان مرسوم است و هردو را به عربی مروحه خوانند و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته . (آنندراج ). بادزن . مروحه ٔ کلان . (از ناظم الاطباء). بادکش . (یادداشت بخط مؤلف ) :
کجا بر در خانه ای ایستاد
که چشمش نزد طعنه بر خشت باد.

قدسی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله