ترجمه مقاله

خشنو

لغت‌نامه دهخدا

خشنو. [ خ ُ ] (ص ) مخفف خشنود است که راضی و خوشحال باشد. (برهان قاطع) (لغت محلی شوشتر) :
شدم من باندر زمن بگروید
ز من پاک بدرود و خشنو شوید.

اسدی .


قومی ز فراق او بهایاهای
جمعی بوصال او بهایاهو
آنان بگمان هجر او غمگین
وینان بخیال وصل او خشنو.

(از انجمن آرای ناصری ).


ترجمه مقاله