ترجمه مقاله

خشکناد

لغت‌نامه دهخدا

خشکناد. [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد، واقع در 30 هزارگزی راه عمومی . این ده در کوهستان قرار دارد با آب وهوای سردسیری . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و دیمی و لبنیات و شغل اهالی آنجا قالی کردی و جوال و جاجیم بافی و راه مالرو است . ساکنان آن از طایفه غیاثوند سرخوری خاتون اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
ترجمه مقاله