خشک بودنلغتنامه دهخداخشک بودن . [ خ ُ دَ ] (مص مرکب ) مقابل تر بودن . (یادداشت بخط مؤلف ). || بی شیر بودن . در پستان شیر نداشتن . (یادداشت بخط مؤلف ) : همه گوسفندان از آن حی خشک بود. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).