خشک شانه کردن
لغتنامه دهخدا
خشک شانه کردن . [ خ ُ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تکبرکردن . غرور ورزیدن . (مجموعه ٔ مرادفات ) :
بهانه ها بمیندیش و عذر را بگذار
مرا بگیر ز بالا و خشک شانه مکن .
بهانه ها بمیندیش و عذر را بگذار
مرا بگیر ز بالا و خشک شانه مکن .
مولوی (از آنندراج ).