ترجمه مقاله

خشیارشای دوم

لغت‌نامه دهخدا

خشیارشای دوم .[ خ َ ش َ ی ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه از خسروالثانی نام برده و معلوم است که مقصود همین شاه است زیرا او اسم خشیارشا اول را «اخشورش بن دارا و هو خسروالاول » نوشته . ابوالفرج بن عبری او را اخشیرش الثانی آورده است این شاه در داستانهای ما فراموش شده و مورخینی ، که از مدارک شرقی استفاده کرده اند مانند طبری و مسعودی و حمزه ٔ اصفهانی و ثعالبی و ابن اثیر و غیره اسم او را ذکر کرده اند او چنانکه ذکر شد یگانه پسر اردشیر درازدست از داماسپیا بود.
قتل خشیارشای دوم : مدت سلطنت این شاه خیلی کوتاه بود توضیح آنکه سغدیان برادر او - از الوگونه زن غیر عقدی اردشیر - با خواجه ای فارناسیاس نام همدست شده شبی که خشیارشا در حال مستی به اطاق خوابش رفت بخواب گاه درآمد و او را در خواب کشت . نعش شاه مقتول را با نعش اردشیر و داماسپیا که در روز فوت اردشیر درگذشته بود یک جا برای دفن در مقبره ٔ شاهان هخامنشی به پارس بردند. مدت سلطنت خشیارشا به گفته ٔ کتزیاس 45 روز بود (پرسی کا - قسمت 44) ولی دیودور این مدت را یک سال نوشته اگر چه می گوید که بعضی مدت سلطنت او را دوماه میدانند (کتاب 12،بند 71). یوستی در تألیف خود عقیده ٔ کتزیاس را متابعت کرده . (اساس فقه اللغة ایرانی ج 2 ص 461) (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 953).
ترجمه مقاله