ترجمه مقاله

خضل

لغت‌نامه دهخدا

خضل . [ خ َ ض َ ] (ع اِ) خضل . (منتهی الارب ). رجوع به خَضل در این لغت نامه شود. || (مص ) طراوت ناک گردیدن . || تر شدن به آب . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
ترجمه مقاله