ترجمه مقاله

خطآرای

لغت‌نامه دهخدا

خطآرای . [ خ َ ] (نف مرکب ) آرایش دهنده ٔ خط. خوشنویسی که چون نویسد با نوشت خود خط را می آراید. کنایه از خوشنویس :
یمین تو چو خط آراید آفرین شنوی
بر آن یمین خطآرای از یسار و یمین .

سوزنی .


کلک خطآرای تست کرده بسی خلق را
با خطر و قدر و جاه با سلب و نان ونام .

سوزنی .


ترجمه مقاله