خطر یافتن
لغتنامه دهخدا
خطر یافتن . [ خ َ طَ ت َ ] (مص مرکب ) عظمت یافتن . بزرگی یافتن :
تن بجان یابد خطر زیرا که تن زنده بدوست
جان بدانش زنده ماند زآن از او یابد خطر.
تن بجان یابد خطر زیرا که تن زنده بدوست
جان بدانش زنده ماند زآن از او یابد خطر.
ناصرخسرو.