خط بر دیوار کشیدن
لغتنامه دهخدا
خط بر دیوار کشیدن . [ خ َ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) حفظ اعداد کردن . (آنندراج ) :
می کشم در حساب وعده ٔ او
خط ز مژگان همیشه بر دیوار.
|| کسی را بخطا و عیب منسوب کردن . (آنندراج ).
می کشم در حساب وعده ٔ او
خط ز مژگان همیشه بر دیوار.
شاپور (از آنندراج ).
|| کسی را بخطا و عیب منسوب کردن . (آنندراج ).