ترجمه مقاله

خفیة

لغت‌نامه دهخدا

خفیة. [ خ َ فی ی َ ] (ع اِ) چاه . ج ، خفایا، خفیات . || بیشه ٔ انبوه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || نوعی از جنون . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). منه : به خفیه ؛ او را نوعی جنونست . || آسیب و مضرت دیو و پری . خافیه . (یادداشت بخطمؤلف ). || (ص ) مؤنث خفی . ج ، خفیات ، خفایا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
- الطاف خفیه ٔ الهی ؛ فیض های غیرآشکار خدا.
- علوم خفیه ؛ علوم غریبه و عبارتست از کیمیا، لیمیا، هیمیا سیمیا، ریمیاً و اول اسامی این پنج علم در جمله ٔ کله سر آمده است . (یادداشت بخط مؤلف ).
- نون خفیه ؛ نون خفیفه . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله