خلف
لغتنامه دهخدا
خلف . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) ابن ربیع. یکی از ممدوحان منوچهریست . (یادداشت بخط مؤلف ) :
گل با دوهزار کبر و ناز و صلف است
زیرا که چو معشوقه ٔ خواجه خلف است .
گل با دوهزار کبر و ناز و صلف است
زیرا که چو معشوقه ٔ خواجه خلف است .
منوچهری .