ترجمه مقاله

خماسی

لغت‌نامه دهخدا

خماسی . [ خ ُ سی ی ] (ع ص نسبی ) پنجی . آنچه پنج واحد از یک چیز دارد.
- غلام خماسی ؛ کودک پنج شبری و گویند غلام سداسی یا سباعی ، زیرا که چون از پنج شبر تجاوز کرده رجل است نه غلام . (منتهی الارب ).
- کلمه ٔ خماسی ؛ کلمه ای که پنج حرف اصلی دارد و آن را گاهی «خماسی » بصورت مفرد نیز می گویند.
ترجمه مقاله