ترجمه مقاله

خمس

لغت‌نامه دهخدا

خمس . [ خ ِ ] (ع اِ) نوعی از آب دادن شتر؛ یعنی سه روز شتران را چرانیدن و روز چهارم آب دادن . || نوعی از برد. || تب نوبه ای که یک روز آید و سه روز نیاید؛ یعنی زمان فتره ٔ آن سه روز باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
- تب خمس ؛ تب نائبه ای که به هر پنج روز یکبار آید؛ یعنی یک روزی آید و سه روزی نمی آیدو روز پنجم بازمی گردد. (یادداشت بخط مؤلف ).
- حمی الخمس ؛ تب خمس . رجوع به تب خمس شود.
- فلاة خمس ؛ دشتی که آبش چنان دور بوده که جهت ستوران آب یافتن روز چهارم باشد روزی که از آن آب نوشیده اند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله