ترجمه مقاله

خنجست

لغت‌نامه دهخدا

خنجست . [خ َ ج َ ] (اِخ ) نام مکانی است که افراسیاب از آنجا فرار کرده و بسلامت جست . (از ناظم الاطباء). ظاهراً دریاچه ٔ ارومیه :
برین جایگه برز چنگم بجست
دل و جانم از جستن او بخست
درین آب خنجست پنهان شده ست
بگفتم بتو راز چونان که هست .

فردوسی .


سوی راه خنجست بنهاد روی
همی راند شادان دل و راه جوی .

فردوسی .


ترجمه مقاله