خنوتلغتنامه دهخداخنوت . [ خ ِن ْ ن َ ] (ع ص ) مرد چابک شتابزده که بر نهالی نخسبد. || درمانده ٔ گول . || (اِ) ستوری است دریایی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).