ترجمه مقاله

خواب خرگوش دادن

لغت‌نامه دهخدا

خواب خرگوش دادن . [ خوا / خا ب ِ خ َ دَ ] (مص مرکب ) اغفال کردن . فریب دادن . (یادداشت مؤلف ) :
بچشم آهوان چشمه ٔ نوش
دهد شیرافکنان را خواب خرگوش .

نظامی .


گرچه آهوسرینی ای دلبند
خواب خرگوش دادنم تا چند.

نظامی .


آتشی خواست خصم و دودش داد
خواب خرگوش داد و زودش داد.

نظامی .


خواب خرگوشم بسی دادی ندانستم ولیک
هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم .

عطار.


ترجمه مقاله