ترجمه مقاله

خوارزمی

لغت‌نامه دهخدا

خوارزمی . [خوا / خا رَ ] (ص نسبی ) منسوب به خوارزم : صوفی وار لبیک اجابت را جملگی لب و دندان شدند و خوارزمی وار لقمه ٔ دعوت را همگی معده و دهان . (مقامات حمیدی ). || (اِ) ورقه های نازک خمیر. || ورقه های نازک هر چیز چسبنده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله