خواری بردنلغتنامه دهخداخواری بردن . [ خوا / خا ب ُ دَ ] (مص مرکب ) تحمل خواری کردن . قبول پستی کردن . (یادداشت مؤلف ) : یکی را چو من دل بدست کسی گرو بود و می برد خواری بسی .سعدی (گلستان ).