خواهیدن
لغتنامه دهخدا
خواهیدن . [ خوا / خا دَ ] (مص ) طلب کردن . استدعاء کردن . درخواست کردن . (ناظم الاطباء) :
نوح چون شمشیر درخواهید از او
موج طوفان گشت از شمشیر او.
|| شفاعت کردن . توسط نمودن . || آرزو داشتن . آرزوکردن . (ناظم الاطباء).
نوح چون شمشیر درخواهید از او
موج طوفان گشت از شمشیر او.
مولوی .
|| شفاعت کردن . توسط نمودن . || آرزو داشتن . آرزوکردن . (ناظم الاطباء).