ترجمه مقاله

خوب حال

لغت‌نامه دهخدا

خوب حال . (ص مرکب ) خوشحال .سرحال . || کنایه از ثروتمند :
یک چند گاه داشت مرا زیر بند خویش
گه خوب حال و باز گهی بینوا شدم .

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله