ترجمه مقاله

خودمختار

لغت‌نامه دهخدا

خودمختار. [ خوَدْ / خُدْ م ُ ] (ص مرکب ) مستقل . آنکه عنان انجام کار خود را بدون قیم بدست دارد. بدون قیم . بدون صاحب اختیار. بدون سرپرست . آزاد.
- کشور خودمختار ؛ کشور آزاد. کشور مستقل . کشوری که می تواند خود تصمیم بگیرد و خود تصمیم خود را در عمل گذارد.
ترجمه مقاله