ترجمه مقاله

خوراب

لغت‌نامه دهخدا

خوراب . [ خوَ /خ ُ ] (اِ مرکب ) آب ناپاک و پلید. || آبشار. شَلاّله . || سدی که در جلو جوی آب بندند. || میل به آشامیدن آب . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله