خورشید صراحی
لغتنامه دهخدا
خورشید صراحی . [ خوَرْ / خُرْ دِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب . (آنندراج ) :
چو نور شمع ساقی تازه رو باش
ز خورشید صراحی ماه نو باش .
چو نور شمع ساقی تازه رو باش
ز خورشید صراحی ماه نو باش .
زلالی (از آنندراج ).