ترجمه مقاله

خورونده

لغت‌نامه دهخدا

خورونده . [ خُرْ وَ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان ، واقع در شمال باختری قصبه ٔ رزن و شمال باختری دمق .این ده در دامنه ٔ کوه قرار دارد با هوای سرد و 750 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . از صنایع دستی زنان قالی بافی . راه مالرو است و در تابستان از دمق می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله