ترجمه مقاله

خوش آمدگو

لغت‌نامه دهخدا

خوش آمدگو. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (نف مرکب ) متملق . چاپلوس . متبصبص . خوش آمدگوی . (یادداشت مؤلف ). || به مهمان یا وارد لفظ «خوش آمدی » گوینده .
ترجمه مقاله