خون از بینی آمدن
لغتنامه دهخدا
خون از بینی آمدن . [ اَ م َ دَ ] (مص مرکب ) خون از بینی کسی روان شدن . رعاف . (یادداشت مؤلف ).
- خون از بینی کسی نیامدن ؛ آزاری به کسی در واقعه و حادثه ای نرسیدن .
- خون از بینی کسی نیامدن ؛ آزاری به کسی در واقعه و حادثه ای نرسیدن .