خو داشتنلغتنامه دهخداخو داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) معتاد بودن . (یادداشت بخط مؤلف ) : آزردن ما زمانه خو داردمازار از او، گرت بیازارد.ناصرخسرو.