ترجمه مقاله

دابةالارض

لغت‌نامه دهخدا

دابةالارض . [ ب ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) حیوان عظیم الجثه که در آخرالزمان پیدا آید و آن علامت نزدیکی قیامت باشد. عفنط. (منتهی الارب ). دابةالارض از علامات قیامت است یا نخستین علامت است که کوه صفا منشق شود و از آن برآید به مکه و مردم بسوی منی روان باشندو قیل از طائف یا در سه مکان سه مرتبه برآید و با وی عصای موسی و خاتم سلیمان باشد و مؤمنان را بعصا زند و درروی آنها بنویسد که هذا مؤمن و در روی کافران مهر کند و بنویسد که هذا کافر. (منتهی الارب ). دابه ای است در جزایر بحر که تجسس اخبار کند و جمله ٔ آن اخبار به دجال بردارد. (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ غر). دابةالساعة. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: دابةالارض از علامات قیامت است . و آن حیوانی است که کوه صفا راشکافته در مکه بیرون آید و در آن وقت مردم به منی میرفته باشند و گویند سه جا ظاهر شود سه بار و با او خاتم سلیمان و عصای موسی باشد. و مؤمن را عصا زند وبخاتم بر روی کافر مهر کند، پس نقش میشود که این کافر است . کذا فی المنتخب و اگر زیاده از این خواهی بکتب کلام و تفاسیر مراجعه فرمای - انتهی . از رسول صلعم مروی است که دابةالارض که خروجش نشان وقوع قیامت خواهد بود از کوه صفا بیرون خواهد آمد. (نزهة القلوب چ اروپا مقاله ٔ سوم ص 70) : شاه را خبر کردند که شخصی می آید چون دابةالارض و ما از دیوان و پریان از این سهمناکتر کس ندیده ایم . (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ). و برخاستن جهان را علامتها است ، گفت چه علامت است ،گفتند یکی آنکه آفتاب از غرب برآید و دابةالارض بیاید و یأجوج و مأجوع همچنین بیایند. (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ). || جانورکی چوبخوار. (ترجمان القرآن جرجانی ). ارضه . مورچه ٔ چوبخوار. موریانه . مورچه ٔ سپیداورنگ (در تداول مردم قزوین ). ج ، دواب الارض .
ترجمه مقاله