ترجمه مقاله

داح

لغت‌نامه دهخدا

داح . (ع اِ) بازیچه ٔ بچگان . (دهار). || نقشی است رنگین که بر لوح کشند برای مشغولی کودکان . || دست برنجن تافته بابریشم . || نوعی از بوی خوش . || نقش و خطوط که بر گاو و غیر آن باشد. (منتهی الارب ). نقش و نگار.
ترجمه مقاله