ترجمه مقاله

داد

لغت‌نامه دهخدا

داد. (اِخ ) (امیر...) حبشی بن آلتونتاق (ابوشجاع ) ممدوح امیرمعزی شاعر. وی از جانب سلطان برکیارق تاسال 495 هَ . ق . امارت خراسان داشت و در این سال سلطان سنجر از جانب برادر به امارت خراسان بجای وی آمدو این امیر را با سلطان جنگی بوده است و در آن جنگ در قریه ٔ بوژگان کشته شده . نیز رجوع به دادبک شود.
ترجمه مقاله