داد و فریاد کردنلغتنامه دهخداداد و فریاد کردن . [ دُ ف َرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ، اِ مرکب ) داد و بیداد کردن . هیاهو کردن . داد و فریاد راه انداختن .