ترجمه مقاله

داذویه

لغت‌نامه دهخدا

داذویه . [ وَی ْه ْ / ذو ی َ] (اِخ ) خواهرزاده ٔ باذان که از طرف خسروپرویز حاکم یمن بود. او پس از خسرو بدین اسلام درآمد و عیهله ٔ اسودالعنسی را که دعوی پیغامبری کرده بود بکمک فیروز دیلمی بقتل رسانید. (مجمل التواریخ و القصص ص 172). طبری این شخص را اهل اصطخر فارس دانسته است . (مجمل التواریخ و القصص حاشیه ٔ ص 256). رجوع به دادویه شود.
ترجمه مقاله