ترجمه مقاله

داراب

لغت‌نامه دهخدا

داراب . (اِخ ) دستور داراب پالن . دستور پارسی که در شهر نوسازی از بلاد هند میزیسته . وی در جزو کتاب خود موسوم بفرضیّات ، نامه ٔ اعمال مخصوصی ، که باید درهر یک از سی روز ماه انجام داد برشته ٔ نظم کشیده . این منظومه و منظومه ٔ دیگر همین دستور موسوم بخلاصه ٔ دین ، بنا به گفته ٔ سراینده ٔ آنها از یک کتاب پهلوی برشته ٔ نظم فارسی درآمده است ... (خرده اوستا ص 189).
ترجمه مقاله