دامیاری
لغتنامه دهخدا
دامیاری . (حامص مرکب ) عمل دامیار. صید. صیدکاری . شکارگری . صیادی . عمل گرفتار کردن شکار با دام و تله :
گفتا که برسم دامیاری
مهمان توام بدانچه داری .
|| ماهیگیری .
گفتا که برسم دامیاری
مهمان توام بدانچه داری .
نظامی .
|| ماهیگیری .