ترجمه مقاله

دانائید

لغت‌نامه دهخدا

دانائید. (اِخ ) نام پنجاه دختر دانائوس پادشاه لیبی . اینان با پدر خود که از ترس پنجاه پسر اژیپتوس ، برادرش ، از مصر گریخته بود از آن سرزمین خارج شدند، همینکه دانائوس در آرگس استقرار یافت پنجاه برادرزاده نزد وی آمدند و طلب عفو کردند و ازو خواستند تا دختران خود را بزنی بدیشان دهد. دانائوس با آنکه باین مصالحه خوشبین نبود پیشنهادشان را پذیرفت و مراسم زناشوئی باین ترتیب انجام گرفت و دختران و پسران از راه قرعه کشی یا تناسب اسمی با هم وصلت کردند. دانائوس برای جشن عروسی مهمانی بزرگی ترتیب داد و بهریک از دختران خود خنجری هدیه کرد و آنان راواداشت شبانه شوهران خود را بقتل آرند این دستور اجرا شد و فقط هی پرمنستر، از قتل لنسه خودداری کرد چون همیشه مورد احترام وی بود، دانائوس دختر خود را توقیف کرد. دختران هر یک سر قربانی خود را جدا کردند و برای اجساد آنان مراسم عزاداری در آرُگس بجا آوردند و سرهای آنان را در لرِن بخاک سپردند. بنا بدستور زئوس هرمس و آتناد دختران مزبور را از قتلی که انجام داده بودند تطهیر و تبرئه کردند. چندی بعد دانائوس وصلت هی پرمنستر و لنسه را تأئید کرد و در صدد برآمد دختران خود را بشوهر دهد اما چون داوطلب کافی پیدا نشد در صدد برآمد مسابقاتی ترتیب دهد و دختران خود را بعنوان جایزه در اختیار برندگان قرار دهد داوطلبان از تقدیم هدایای معمول معاف شدند و باین ترتیب با جوانان کشور وصلت کردند و نژاد داناانس را که جانشین پلاژها شد بوجود آوردند. بعدها دختران و پسران آنها بوسیله ٔ لنسه که برای انتقام خون برادران خود قیام کرده بود بقتل رسیدند. دختران مذکور در آن جهان یعنی در اقامتگاه ارواح نیز بعقوبت گرفتارند و مجازاتشان اینکه ظرف سوراخی را همیشه پر آب نگهدارند. (فرهنگ اساطیر یونان و رم ، ترجمه ٔ دکتر بهمنش ج 1 ص 236 و 237).
ترجمه مقاله