داور شدنلغتنامه دهخداداور شدن . [ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حاکم و قاضی شدن . درمقام قضا و حکومت قرار گرفتن . حکم شدن : اگر داد و بیداد داور شوندبود داد تریاق و بیداد سم .ناصرخسرو.