ترجمه مقاله

دجر

لغت‌نامه دهخدا

دجر. [ دَ / دُ / دِ ] (ع اِ) لوبیا. (منتهی الارب ) (دهار) (بحر الجواهر). اسم نبطی لوبیاست . (تحفه حکم مؤمن ). لوبیاء معرب است . (مهذب الاسماء) (المعرب جوالیقی ص 300). || چوب که بر آهن کشاورزی استوار کنند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله