ترجمه مقاله

دجون

لغت‌نامه دهخدا

دجون . [ دُ ] (ع مص ) بجایی مقیم شدن . (زوزنی ). مقیم شدن . (تاج المصادر بیهقی ). مقیم گردیدن در جایی . (از منتهی الارب ). بایستادن . || الفت و انس گرفتن کبوتر و همچنین گوسپند. (از منتهی الارب ). || فروپوشیدن ابر آسمان را. (از منتهی الارب ). تاریک شدن روز از ابر. (تاج المصادر بیهقی ). || برآمدن دود. (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله